4,000 تومان

کارگردان : George Clooney

نویسنده : George Clooney, Grant Heslov

بازیگران : George Clooney, Matt Damon, Bill Murray

خلاصه داستان : واحدی متشکل از هشت نفر تحت فرمان فرانک استوکس (جورج کلونی) می کنند. گروه او که به آنها " مردان آثار ماندگار" لقب داده شده است، بیشتر از تاریخ دانان مسن و اساتید دانشگاه تشکیل شده که هدفی ساده دارند، اینکه هر مقداری از آثار هنری دزدیده شده توسط هیتلر را که امکانش هست، نجات دهند. وقتی جنگ به پایان خود نزدیک می شود، نازی ها تصمیم می گیرند شروع به تخریب همه چیز کنند...

 

منتقد:جیمز براردینلی-امتیاز 6.3 از 10 (2.5 از 4)

فیلم «مردان آثار ماندگار» داستانی درباره جنگ جهانی دوم دارد، اما این داستان به آنچه در این سالها درباره ی جنگ جهانی دوم دیده ایم شباهتی ندارد. بسیاری از اتفاقات مهم تاریخی در فیلم حضور دارند که شامل نبرد نورماندی (شهری در فرانسه) و نبرد بالج نیز می شود. روزولت، ترومن، هیتلر و گورینگ همگی در فیلم حاضر می شوند. به هر حال، «مردان آثار ماندگار» بیشتر از آنکه به خود لحظه های مهم جنگ درباره ی عواقب بعدی آن است. این شخصیت ها در نزاع خونین حمله ی متحدین به نورماندی حضور ندارند، آنها کمی بعد از اینکه ساحل تسخیر شد سر می رسند. آنها در نبرد بالج نمی جنگند؛ بلکه وقتی سر و کله شان پیدا می شود که عقب نشینی آلمان ها آغاز شده است. در «مردان آثار ماندگار» انسان ها می میرند اما به شیوه هایی بی مقدمه تا اینکه در اوج نبرد کشته شوند.

واحدی متشکل از هشت نفر تحت فرمان فرانک استوکس (جورج کلونی) که یک متخصص هنر رو به پیر شدن است که قیافه ی جذاب بازیگر ها را دارد، فعالیت می کنند. گروه او که به آنها " مردان آثار ماندگار" لقب داده شده است، بیشتر از تاریخ دانان مسن و اساتید دانشگاه تشکیل شده که هدفی ساده دارند، اینکه هر مقداری از آثار هنری دزدیده شده توسط هیتلر را که امکانش هست، نجات دهند. وقتی جنگ به پایان خود نزدیک می شود، نازی ها تصمیم می گیرند شروع به تخریب همه چیز کنند. روسی ها آثار هنری را به عنوان "غرامات" ی برای صدماتی که به کشورشان وارد شده می خواهند. متحدین غربی اما قصد دارند مالکیت آنها را به دست گیرند و آنها را به صاحبان اصلی که ازشان دزدیده شده باز گردانند. این هفت نفر که تحت فرمان استروکس فعالیت می کنند، شامل سه آمریکایی سپید موی - ریچارد کمپبل (بیل موری)، والتر گارفیلد (جان گودمن) و پرستون سویتز (باب بالابان)- می شوند که می خواهند سهم خود را در اقدامات جنگی داشته باشند و در کنار آنها دانلد جفریس (هیو بونویل)، یک بریتانیایی که در پی رستگاری آمده، ژان کلود کلرمونت (ژان دژاردین)، فرانسوی ای در تبعید و جیمز گرنجر جوان تر (مت دیمون) و سم اپشتین دیمیتری لئونیداس) نیز حضور دارند. زمانی که به اروپا می رسند، آنها گروه گروه از هم جدا می شوند تا به جستجوی گنجینه ی گم شده شوند سپس، هنگامی که سرنخ های امیدوار کننده ای به دست می آورند، مجدداً دور هم می شوند تا آنها را دنبال کنند. بیشتر مدت، آنها همزمان با سر رسیدن قریب الوقوع ارتش به مأموریت خود می پردازند؛ نزدیک به خط مقدم هستند اما هرگز پای شان به خود آن نمی رسد.

چندین مشکل مهم مربوط به خط داستانی در «مردان آثار ماندگار» وجود دارد. ماهیت بخش بخشی/اپیزودیک داستان اجازه نمی دهد هیچ گونه عنصر روایی شکل بگیرد. موارد زیادی رفت و بازگشت میان وضعیت گروه ها وجود دارد اما زمان خیلی کمی به هر کدام از آنها اختصاص داده شده تا شخصیت ها رشد کنند و داستان منسجم شود. در بسیاری موارد، من نان شخصیت ها را نمی دانستم، آنها را از روی بازیگری که نقش شان را بازی می کرد تشخیص می دادم. وقتی فیلم شما را به درون خود نمی کشد، برای بازیگرانی مانند جورج کلونی، مت دیمون و کیت بلانشت (که نقش مالک یک موزه ی آثار هنری را که عضو جنبش مقاومت فرانسه است را بازی می کند) اینکه در شخصیت خود محو شوند، نشانه ی بدی است. در ضمن اینکه دونالد جفریز به عنوان "کسی که در Downton Abbeyبازی می کرد" و ژان کلود کلرمونت به عنوان "کسی که برای فیلم «هنرمند» اسکار گرفت" در ذهن شما ظاهر شوند مشکل واضحی است. بیشتر شخصیت ها یک لحظه ی مهم برای خود نمایی دارند اما جز این چیز زیادی گیرشان نمی آید. به نظر می رسد فیلم، که زمان نمایش آن کمی کمتر از دو ساعت است، حداقل یک ساعت دیگر زمان احتیاج دارد تا به آشوب مهمی برسد. مانده ام چقدر نگاتیو کف زمین اتاق تدوین باقیمانده است.

با حضور چنین بازیگران با استعدادی در مقابل دوربین، نمی شود که فیلم کاملاً بد باشد. گروه بازیگران 17 مرتبه نامزدی و 5 برد جایزه ی اسکار (با ششمین مورد احتمالی) را در خود جای داده و هیچ نقش آفرینی نارسا و تصنعی ای دیده نمی شود. هیجان انگیز ترین لحظه ی فیلم توسط بیل موری خلق می شود که وقتی داخل حمام است صدای دخترش را می شنود که یکی از سرودهای کریسمس را آواز می خواند. صحنه ی دوست داشتنی و تکان دهنده ای است، از آن چیزهایی که «مردان آثار ماندگار» بیشتر از این به آن نیاز داشت. ظاهر فیلم همچنین فوق العاده است. نه تنها تصویر اروپای دوران جنگ را به شکلی تأثیرگذار ترسیم می کند، بلکه حال و هوای بعضی از فیلم های جنگی که در دهه های 1960 و 1970 ساخته شدند را نیز منتقل می کند.

مشخصاً، داستانی که در «مردان آثار ماندگار» گفته می شود ارزش گفتن را دارد و به آسانی میتوان فهمید که چرا شخصیت مهم و موفقی مانند کلونی به اندازه ی کافی جذب آن می شود که بخواهد آن را کارگردانی کند. متأسفانه این شیوه ی روایت که توسط کلونی و همکار دیرینه اش گرنت هسلوو نوشته شده، بهترین گزینه نیست. آدمی اینطور حس می کند که «مردان آثار ماندگار» ممکن بود به شکل پروژه ای با زمانبندی طولانی تر، بهتر جواب بدهد. وقایع بیش از حد زیادی وجود دارند که بشود آنها را در دو ساعت فشرده کرد و نتیجه ی نهایی این حس است که از تکه هایی از داستان رد شده اند و بقیه هم عجولانه پرداخت شده اند. فیلم در نمایش اینکه چرا محافظت آثار هنری از حمله ی نازی ها امر مهمی بود، به خوبی عمل می کند اما در روح بخشیدن به شخصیت افرادی که این محافظت را انجام دادند به هیچ وجه آنقدر تأثیرگذار نیست.

 

اختصاصی نقد فارسی

مترجم: الهام بای

 

نظر خود را در مورد این محصول با دیگران به اشتراک بگذارید