3,000 تومان

« سگ های پوشالی » بازسازی فیلمی جنجالی به همین نام در سال 1971 به کارگردانی سام پکین پا است. پکین پا کارگردانی بسیار جنجالی بود که همواره در فیلمهایش شخصیت زن ها را به عنوان موجودی کم ارزش ( در تعریف سینمایی ) معرفی می کرد و به نوعی تمامی مشکلات را بر سر آنها خراب می کرد!. وی در « سگ های پوشالی » داستان یک ریاضی دان به نام دیوید ( داستین هافمن ) را تعریف می کرد که به دنبال مکانی آرام برای انجام محاسبات اش می گشت و در نهایت دهکده ایی را پیدا می کرد که همسرش اِمی قبلاً در آنجا بود اما اِمی با این محل مشکل پیدا می کرد و پس از مدتی رابطه اش با همسرش نیز دستخوش تغییراتی می شد و... « سگ های پوشالی » هم به دلیل آنکه صحنه تجاوز را آشکارا به تصویر می کشید و هم اینکه زن را موجودی حقیر معرفی می کرد ، جنجال های زیادی را پشت سر گذاشت که از جمله آن می توان به سانسور فیلم برای اکران عمومی در آمریکا اشاره کرد. پکین پا شاید تنها کارگردان تاریخ سینما باشد که تا بدین حد نگاهی منفی به دنیای زنان داشت. او اغلب در فیلمهایش زنان را افرادی بدرد نخور معرفی می کرد که فقط جلوی دست و پای مردان هستند!. با اینحال وی هرگز قبول نکرد که ضد زن است و هرگاه هم درباره این مساله از او سوال پرسیده می شد عنوان می کرد : " من چهره واقعي زنان را در فیلمهایم به تصوير ميكشم و اگر مشاهده می کنید كه در فيلم هاي من زنان به این شکل هستند، اين تقصير من نيست بلكه آنان خود اين گونه رفتار مي كنند ". پکین پا بهرحال در سال 1984دارفانی را وداع گفت و از خودش کلی فیلم ضد زن که البته اکثر آنها شاهکار بی بدیل دنیای سینما به حساب می آیند برجا گذاشت.

فیلم جدید راد لوری با عنوان « سگ های پوشالی » بازسازی « سگ های پوشالیِ » پکین پا است. در این بازسازی تغییرات کوچکی در داستان فیلم نسبت به نسخه اصلی مشاهده می شود که مهمترین آنها تغییر شغل دیوید از ریاضی دان، به فیلمنامه نویس و همچنین تعویض محل وقوع داستان از انگلستان به آمریکا می باشد. البته راد لوری در روایت داستان و جسارتِ به تصویر کشیدن صحنه های تجاوز که مشخصه اصلی نسخه کلاسیک به حساب می آمد ، تغییراتی داده که در ادامه به بررسی آن خواهم پرداخت. ابتدا داستان را بصورت خلاصه وار برای کسانی که فیلم اصل را ندیده اند می آورم :

دیوید ( جیمز مارسدن ) فیلمنامه نویسی تازه کار است که قصد دارد بزودی فیلمنامه ایی تحت عنوان " جنگ استالینگراد" را به رشته تحریر درآورد. مطمئناً شهر لس آنجلس و شلوغی بی حد و حصر آن که باعث برهم خوردن آرامش دیوید در هنگام نوشتن می شود، جای مناسبی برای نگارش یک فیلمنامه نیست، به همین دلیل وی تصمیم می گیرد تا مکانی آرام و به دور از هیاهوی شهر را برای کارش پیدا کند که در این جستجو خانه سابق همسرش اِمی ( کیت بوسورث ) که واقع در شهر بلک واتر ( مربوط به می سی سی پی ) هست را می یابد. اِمی به دلائلی حاضر نیست به محل سابق خودش برگردد اما اصرار دیوید و این قضیه که آنها موقتاً در این شهر خواهند بود باعث می شود تا نهایتاً اِمی هم راضی به نقل مکان شود. با ورود به این شهر اِمی متوجه می شود که همه چیز به مانند سابق غیرعادی است و اهالی محل رفتار خوبی با آنها ندارند اما دیوید که مصمم در انجام کارش است ، چنین مسائلی را درک نمی کند و پیوسته فیلمنامه نویسی را پیش می گیرد. در پی بروز طوفانی در شهر بلک واتر، خانه دیوید دچار خرابی مختصری می شود و او از آشنای قدیمی خودش، چارلی ( آلکساندر اسکارزگارد ) که در نزدکی آنها سکونت دارد درخواست می کند تا این خرابی را تعمیر کند. چارلی در دوران مدرسه رابطه بسیار نزدیکی با اِمی داشته و...

اتفاقی که همیشه برای فیلمهای بازسازی شده رخ می دهد این است که آنها خواه یا ناخواه باید با نسخه اصلی مقایسه شوند. درباره مقایسه این 2 فیلم باید عرض کنم که متاسفانه« سگ های پوشالی » راد لوری در مقابل نسخه اصلی « سگ های پوشالی » هیچ حرف تازه ایی برای گفتن ندارد. یکی از اصلی ترین دلائل شهرت « سگهای پوشالی » به کارگردانی پکین پا ، خشونت بی حد و حصری بود که در آن فیلم وجود داشت. پکین پا با زیر پا گذاشتن تمامی عرف های جامعه در آن مقطع فیلمی را روانه سینماها کرده بود که تقریباً هیچ سینماداری حاضر به اکران آن نبود ( این فیلم حتی در انگلیس ممنوع شده بود ) ،اما اگر امروز آن فیلم را دوباره نگاه کنید و خشونت های تصویری آن را با فیلمی نظیر « اره » مقایسه کنید ، مطمئنا خواب تنها چیزی خواهد بود که نصیبتان می شود!. خشونت « سگ های پوشالی » راد لوری اگرچه جسارت آمیز و زننده است اما هرگز تاثیرگذاری نسخه اصلی را ندارد و هیچکس را هم دچار شوک نمی کند. چند خون و خونریزی و آدم کشی ساده ( که حتی نسبت به نمونه های امروز هالیوودی در سطح پائین تری هم قرار دارد ) به همراه یک موررد تجاوز که بیشتر شبیه به رابطه فیزیکی است تا تجاوز!، نهایت چیزی است که در هنگام تماشای فیلم بدست خواهید آورد. خشونت « سگ های پوشالیِ » پکین پا که منجر به ممنوع شدن نمایش فیلم در سالن های سینما شده بود، در مقایسه با نسخه بازسازی شده توسط راد لوری چیزی شبیه به یک جوک است!.

نکته جالب دیگری که باید درباره فیلم « سگ های پوشالی » به آن اشاره کنم این است که تفاوت هایی در صحنه تجاوز در 2 فیلم به چشم می خورد. در نسخه اصلی سکانس تجاوز با دقت پرداخته شده بود و شما می توانستید با تصاویر موازی که در این سکانس در کنار یکدیگر قرار داده می شد ( تجسم چهره دیوید در نزد اِمی ، منتظر بودن دیوید برای شکار پرندگان و در نهایت سیلی محکمی که توسط چارلی نثار اِمی می شد ) می توانستید به راحتی به حرف کارگردان پی ببرید . اما در نسخه بازسازی، ظرافت پرداخت این صحنه جایش را به سلسله تصاویر مبتذلی داده که هیچ تفکری در پس زمینه آن به چشم نمی خورد. در این صحنه کارگردان بجای اینکه اِمی را قربانی رفتار نادرست اش معرفی کند، تنها به ایجاد یک رابطه جنسی معمول هالیوودی بدون هیچ حرف یا اشاره خاصی اقدام کرده که نتیجه اش یک صحنه مبتذل از جنس هالیوود است. شاید تنها مسئله ایی که باعث شود تا تماشاگران این صحنه را با ذقت دنبال کنند این باشد که مانند « سگ های پوشالیِ » پکین پا ، حرف هایی ناگفته یا کنایه ایی در این صحنه ها نهفته باشد اما در وصف این سکانس تنها می توانم بگویم که مبتذل است.

انتخاب بازیگران در این بازسازی نیز دچار مشکلات فراوان است. در نسخه اصلی داستین هافمن و سوزان جورج نقشهای اصلی را ایفا می کردند. داستین هافمن با چهره معصوم و ساده ایی که داشت بهترین انتخاب برای شخصیت دیوید بود و بُعد خشن شخصیت اش هم که در اواخر فیلم نمود پیدا می کرد برخواسته از معصومیت ذاتی اش بود. اما چهره و بازی جیمز مارسدن در نقش دیوید کاملاً کلیشه ایی و بدور از هرگونه خلاقیت ذاتی این بازیگر است. مارسدن در صحنه های درام فیلم اشکلات اساسی دارد و یکجورایی کاملاً مشهود هست که در حال تقلید از سبک بازی داستین هافمن است. اما باید اعتراف کرد که او نه داستین هافمن است و نه توانایی داستین هافمن بودن را دارد. اظهار نظر درباره بازی کیت بوسورث در این فیلم کمی دشوار است چراکه شخصیت پردازی اِمی در نسخه بازسازی دچار تغییراتی شده و از این لحاظ قابل مقایسه با سوزان جورج در نسخه اصلی نیست. به نظرم بازی او بدون در نظر گرفتن سوزان جورج، قابل قبول تر از جیمز مارسدن است. نکته ی مثبت بازی بوسورث این است که او به مانند سوزان جورج با اعصاب تماشاگر بازی نمی کند!.

در آخر باید بگویم که « سگ های پوشالی » راد لوری به هیچ عنوان جسارت و جذابیت نسخه اصلی را ندارد. در این نسخه خبری از دیالوگ های تیز و کنایه دار معروف این فیلم نیست و روابط شخصیت ها و جنگ و جدال هایی که با یکدیگر دارند، آنقدر عمیق نیست که بتواند حتی لحظه ایی تماشاگر را هیجان زده کند. راد لوری متاسفانه نتوانسته از این شاهکار کلاسیک سینما درک درستی داشته باشد به همین دلیل هرچه را که نمی توانسته تجزیه و تحلیل کند عیناً از نسخه کلاسیک به نسخه فعلی انتقال داده که بعضی از آنها اتفاقاً جواب هم داده اما هر آنچه را که شخصاً تصمیم گرفته تغییر دهد ( مانند سکانس تجاوز ) به شکست انجامیده است.تماشای نسخه قدیمی و جدید« سگ های پوشالی » فرصت مناسبی است تا تفاوت میان کارگردان و خوب بد را از نزدیک لمس کنید.

 

منتقد : میثم کریمی

کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.

 

نظر خود را در مورد این محصول با دیگران به اشتراک بگذارید